تفتستان

جایی است که در آن تفت می دهند

   

Monday, February 19

گفتنی چه بسیار است و فرصت چه کم
چشم که بگذاریم
از این خروش پرغرور و از این دلهای پرآشوب
جز سپیدی گیسوان تو
و تارهای لرزان سبیل من
هیچ نمانده است...

پس خوب گوش کن تا گزیده گویمت
- که گفتنی بسیار است و فرصت اندک -

دوستت دارم
نرو
می روی؟
به چس م
برو.
.

Wednesday, February 14

برای روز ولنتاین

عاشق بر تو
تنها منم
مرا نگاه کن

و ماسه های زمستان بی خورشید را
.
.
.
.
آفرین بگو

عاشق ترین بر تو
- آری -
تنها منم
مرا نگاه کن

و گرمای گریزان نام بزرگت را
که هم اینک
با جیش بر آن ماسه های زمستان بی خورشید
نوشته ام

بی دخالت دست
.
.
.
آفرین بگو
ِِ

Tuesday, February 6

برای کوروش

جهان به آخر رسیده بود
عقربه های دقیقه شمار
عموما &$ چرخ می زدند...
ِ

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]