Monday, September 27
در چشمان زيباي دخترك
در لبخند گيراي پسرك
در آغوش نرم دخترك
در دستان گرم پسرك
در گيسوان بافته دخترك
در ابروان به هم تافته پسرك
در نجواي شبانه دخترك
در واژه هاي عاشقانه پسرك
پيدايش نخواهي كرد...
پس %$چرخ نزن!
كون ات را هم بكش!
خودت را بگرد.
در لبخند گيراي پسرك
در آغوش نرم دخترك
در دستان گرم پسرك
در گيسوان بافته دخترك
در ابروان به هم تافته پسرك
در نجواي شبانه دخترك
در واژه هاي عاشقانه پسرك
پيدايش نخواهي كرد...
پس %$چرخ نزن!
كون ات را هم بكش!
خودت را بگرد.
Thursday, September 23
آنگاه كه براي نشخوار
ذهن خويش را
از هرچه بزرگ است
خالي يافتي..
گويم تو را
به دول تيرانوزوروس بينديش...
ذهن خويش را
از هرچه بزرگ است
خالي يافتي..
گويم تو را
به دول تيرانوزوروس بينديش...
ميدونم كه تفتستان جاي اين حرفا نيست ولي خب بچه ذوق زده است. فردا دارم ميرم يه كنسرتي كه آقا هم قراره توش گيتار بزنه...
جاي هركي كه احيانا دوست داشت باشه خالي!
جاي هركي كه احيانا دوست داشت باشه خالي!
Thursday, September 16
دخترك بيكار بود
با تخم نداشته خويش بازي مي كرد...
با تخم نداشته خويش بازي مي كرد...
Monday, September 6
آي آدمها كه در ساحل نشسته شاد و خندانيد
آخ آقا امام زمان بياد قين همه تون رو بدررره...
آخ آقا امام زمان بياد قين همه تون رو بدررره...
Friday, September 3
در آن گوشه ي تاريك شب هاي تنهاي اتاق
جاي درخشش سبز نشيمنگاه كوچكت خالي است،
كجا رفته اي شب تاب؟
جاي درخشش سبز نشيمنگاه كوچكت خالي است،
كجا رفته اي شب تاب؟
Subscribe to Posts [Atom]