تفتستان

جایی است که در آن تفت می دهند

   

Tuesday, December 27

بی صدایی قدمهایت
رنگ است
بر رویای سپید و سیاه من
آنگاه که به سر انگشتان پا
آرام
آرام
ظلمات شب را نوازش می کنی...

بی صدایی قدمهایت
- نزدیکتر که می آیی -
هیجان است
در یکنواختی ضرباهنگ قلب من
آنگاه که به سر انگشتان پا

پا..

پا...

آآآآآه ه ه پا..
پایت روی تخمم است.

Saturday, December 24

کدام قله..؟
کدام اوج..؟
بگی بخواب بینیم بابا لحاف یخ کرد.

Thursday, December 15

شب
چیزی نیست
جز شب.

و تو
هیچ نیستی
جز تو.

زمزمه کشک است
و نوازش پشم...

از آن لحظه های قرن ناک انتظار
و از آن دقایق طربناک چیرگی
- بگذار بگویمت -
فردا
جز ردّ موازی ناخنها بر پشتی فرتوت
هیچت باقی نمانده است..

به یاد داشته باش که شب
هیچ نیست
جز شب.

و او
هیچ نیست
جز او.

بگذار بخوابد
و صدای خرناس لطیف اش را گوش جان سپار..!

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]