تفتستان

جایی است که در آن تفت می دهند

   

Wednesday, May 7


پسرک خیلی زیاد دخترک را دوست می داشت اما دخترک اساساُ جور دیگری پسرک را دوست می داشت.
پسرک از دیدن دخترک خیلی خوشحال می شد اما دخترک اساساُ از ندیدن پسرک بسیار افسرده می شد.
پسرک همه جور جایی با دخترک می رفت اما دخترک اساساُ جایی بدون پسرک نمی رفت.
پسرک هر وقت که می خواست به دخترک زنگ میزد اما دخترک اساساُ می خواست به پسرک زنگ بزند.
پسرک در خواب دخترک را می دید اما دخترک اساساُ خواب پسرک را می دید.
پسرک هم دخترکی را جور دیگری دوست می داشت اما آن دخترک اساساُ خیلی پسرک را دوست نمی داشت چون خودش پسرکی دیگر را جور دیگری دوست می داشت که آن پسرک اساساُ فقط دوستش داشت و ...






This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]