تفتستان

جایی است که در آن تفت می دهند

   

Sunday, May 18

دوستنامه ی مهراد
برای ثبت کسانی که دوستشون داشتم یا دارم در تاریخ .... بدون ترتیب:

امیر علیزاده: پسر بزرگه برادر بزرگه مامانم، خوره ی تکنولوژی، عاقل، چیزی که مدتهاست می خواهد فوتبال یاد بگیرد، گروهبان، از یادگارهای بچه گی، گفته می شود که او هفتاد عدد لباس زیر آبی نفتی دارد، ریش سفید بر و بچ، حسین رضازاده، موُلف راهنمای شانزده جلدی محصولات نوکیا، چیزی که هروقت لازمش داری باشد، مردافکن...، عاشق شیرینی، پسر دایی هادی.

عطیه قوچانی: بابا هیکل! اسطوره دانشگاه های شریف و بهشتی، یکی یه دونه ی باباش اینا، چیزی که عموماُ درحال رقص مشاهده شود، عمود خیمه ی گروه، دویست و شیش، چیزی که همیشه پایه باشد، مدیریت محترم، از تیره ی انسانهای دوزیست، شیشکی های او زبانزد پیر و جوان است، صافکار و نقاش، عطیه.






This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]