تفتستان

جایی است که در آن تفت می دهند

   

Sunday, February 8

زندگی
کندن زخم خشک شده ی سر آرنج است
زندگی
شنیدن نام خویش است از دهان آنکه دوستش داری
زندگی
رها کردن چس است در جمع روشنفکران
زندگی
خوردن سهم شکلات دیگری است
زندگی
خفه کردن زنگ ساعت است در یک صبح ابرآلود
زندگی
خاطره هیجان آن اولین بوسه است
زندگی
تکان دادن دول است برای آخرین قطره ادرار
زندگی
آب شدن کره است روی برنج داغ
زندگی
همین چند خط بی معنی است
زندگی
به همین کوتاهی است
به همین مسخرگی
و به همین سادگی...





This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]