تفتستان

جایی است که در آن تفت می دهند

   

Thursday, February 19

یه کاره بلند شده که من می خوام نماینده بشم. می گم بخواب بابا تو رو چه به این حرفا. میگه یه احساسی دارم که دچار خلاء نیروی سیاسی هستیم. میگم احساست درسته ولی اصلح تر از تو نبود برای پر کردن خلاء سیاسی؟ میگه اونش دیگه به خودم مربوطه، از این کاندیداهای انتخابات فردا که کمتر نیستم، هستم؟ نمی دونم چی بگم بهش، خب یه جورایی حرفش درسته... خلاصه ما که حریف نیستیم ولی یه پهلوونی بیاد جلو این گومبول ما رو توجیه کنه که نمیشه نماینده بشه. می ترسم فردا من حواسم نیست بره پوستر چاپ کنه، بعد بیا و درستش کن. ربع قرن ستر عورت کردیم حالا...





This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]