تفتستان

جایی است که در آن تفت می دهند

   

Tuesday, September 27

می خواستم فریاد کنم که جهان به قامت من دوخته نیست؛ که قبای زمان اش تنگ است و عبای مکان اش گشاد؛ که چارقد آسمان اش نازک است و تن پوش زمین اش ضخیم. می خواستم فریاد کنم که جهان به قامت من دوخته نیست؛ که آستین عدالت اش کوتاه است و شلوار دروغ اش دراز؛ که دستار کفر ش بدرنگ است و ردای ایمان اش نخ نما. می خواستم فریاد کنم که های! جهان به قامت من دوخته نیست؛ و من این خطای خستگی خیاط خبیرش را به خیال خام خدایی خواب رفتگانش نخواهم بخشید.

می خواستم فریاد کنم که جهان به قامت من...
ولی فریاد نکردم.
یعنی راستش فکر کردم که اساساً تخمم باد! خب لخت می گردم.




This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]